یادمه بچه ک بودم داشتم به مامانم نگاه میکردن و لذت میبردم یهو مدیری از راه جادو خودشو رسوند و با آتنا مثل بختک افتاد به جونم و دیگه نتونستم درست به مامانم نگاه کنم
دکتر احسانی خفه شود.
آل قرن ۲۱
یادمه بچه ک بودم داشتم به مامانم نگاه میکردن و لذت میبردم یهو مدیری از راه جادو خودشو رسوند و با آتنا مثل بختک افتاد به جونم و دیگه نتونستم درست به مامانم نگاه کنم
دکتر احسانی خفه شود.
آل قرن ۲۱
تعداد صفحات : -1