Ecoinlife

قتل دانشجو و مسئولیت پلیس

✍ احمد زیدآبادی

🔹قتل دلخراش و ناجوانمردانۀ امیرمحمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران توسط زورگیران، دل عموم مردم بخصوص دانشجویان را به درد آورده و خشمگین کرده است.

🔹متأسفانه پدیدۀ زورگیری مدت‌هاست در ایران رواج پیدا کرده و امنیت شهروندان را به خطر انداخته است. بخشی از این پدیده ناشی از گسترش فقر و به صرفه نبودن کار به دلیل نرخ پایین دستمزدهاست و بخش دیگر آن مربوط به فروریزی ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی به علت سوءاستفادۀ سیاسی از آنهاست.

🔹بدبختانه فرهنگ خشونت و بی‌رحمی‌از همۀ تریبون‌ها چه رسمی‌و چه ضدرسمی، چه از داخل و چه از خارج، در حال ترویج است و نخستین پیامد اجتماعی آن، جسور شدن افراد بی‌رحم برای ارتکاب هر نوع جنایت است.

🔹کنترل خشونت خیابانی، در درجۀ نخست وظیفۀ پلیس است. تأمین امنیت شهروندان وظیفۀ ذاتی پلیس است اما به نیروی پلیس وظایفی خارج از مسئولیت ذاتی آن تحمیل شده است که امکان و انرژی لازم برای ایفای این نقش و وظیفه را تا حدود زیادی از آن گرفته است.

🔹 در سال‌های اخیر پلیس عمدتاً برای مقابله با نوع پوشش بانوان و یا متفرق کردن تجمعات آرام گروه‌های شغلی به کار گرفته شده و همین موضوع، هم به اقتدار و احترام پلیس آسیب رسانده و هم آن را از ایفای نقش ذاتی خود دور کرده است.

🔹این موضوع وضعیتی تناقض‌آمیز در جامعه به وجود آورده است. بسیاری از مردم حضور پلیس در سطح جامعه حتی پلیس راهنمایی را نوعی مزاحمت تلقی می‌کنند، حال آنکه عدم حضور آن را هم برنمی‌تابند و به وقت بروز ناامنی و یا راه‌بندان از عدم حضور آن اظهار خشم و گلایه می‌کنند.

🔹برای رفع این تناقض، از یک طرف لازم است پلیس به وظیفۀ ذاتی خود بپردازد و به صورت ارگانی شفاف و از هر جهت قانونمند و مسئولیت‌پذیر و فارغ از مجادلات سیاسی در آید و از طرف دیگر احترام و اقتدار مشروع پلیس از سوی مردم به رسمیت شناخته شود تا بدین وسیله اعتماد متقابلی شکل گیرد و امنیت بر جامعه حاکم شود. در غیر این صورت ناامنی روز به روز تشدید خواهد شد.

#چند_ثانیه
@chandsanieh_news

این قوم متجاوزی که عرض کردم خدمتتون تو هوا با کش رفتن برنامه‌های دولت و سیاست درس میخونن اصلا سوالا رک با کمک شور و مشورت تودشن بین خودشون طرح میکنن و نمره‌ها رو تعیین و کار‌ها رو مشخص چون دیگه سوالارو میدونن دیگه این وسط سوالای کنکورو نمیتونن... ک معلوم نیست چجوری میخوان هک کنن مثلا‌ی سری نن از آزمون دادم همش یارو داشت بین آزمون و متون آزمون صحبت می‌کرد و اون صحبت هماهنگ شده انجام داده بود از قبلو دوستاش میدونستن و جوابا رو بلد بودن و راحت نمره گرفتن بدون هیچ استرسی و رفتن جلو . یعنی بیشتر حرفاشون و نداهاشون و آواهاشونو و صداهاشونو میارن تو آزمون و همه چی براشون مهیا ست و تنها کاری که براشون باقی میمونه زدن منه . ینی میتونم بگم به ولای علی قسم این قوم متجاوز تو این سی سال عمری که من از خدا گرفتم خالصِ خالصِ خالصِ من زدن و نقشه‌های بعدی‌شان کشیدند و منو کشتن و داداشمو آواره کردنو و مامان بابامو پیر مریض حتی تو کاری ک رفتم اونم برای سرگرمی‌ماره وقت و دم دستی چنان بلا سرم آوردن ک خون حلالشون رو ملت هم متوجه هستن ولی کسی نمیزنه تو گوششون من اگر جای اطرافیان این افراد بودم صد در صد اونا رو اخراج میکردم و تحمل نمیکردم این قوم تروریستِ ترور چین نزدیکم زندگی کنن و در رفاه کامل به ریش منو امثال بخندن. الهی نور به قبر مومنین بباره ولی کاش زنده بودن و اینا دق مرگشون نکرده بودن الهی که با لعنت بتونم از پا درشون بیارم چون خیلی شرور و طغیان گرن

آتنای فاحشه و مدیری از بچگی داشتن منو میزدن اونم توی هوا ولی من نمیدونستم و احساس خستگی میکردم و هر روز برام فیلم بازی میکردن و فیلم درست میکنن و الا تو این چند سال اخیر یک سری حملات فوق پیشرفته روم اجرا شده که مغز و قلبم در دو ثانیه ایست میکنه و اینطوری دارن منو با چند صد نفر دم دستی و چند صد هزار نفر دم فکری میکشن اونم توی هوا . همشون هم زناکارن و به مدیری کثیف جنایت کار کمک میکنن این حروم خورای عوضی قصد حذف من ابتدا از جامعه و سپس از خانواده و کور و زندگی کردن و الان سعی دارن تو هوا سکته ام بدن یا از‌ی راهه دیگه بکشنم .

من توی هر چیزی تمرکز میکنم و دست به هر کاری میزنم این حروم زاده‌های سر و کلمون پیدا میشه و آسمان سنگهارو میریزن سرم و میکشنم و این آتنا کثیف فکر بیشتر وقتا اوله اون روز ننه گفت من اگر طوریم شد بدون به خاطر دعوای با آتنا بوده باید میرفتم سیاه و کبودش میکردم سیاه سوله‌ی موش صحرایی رو که الان گوه خوری‌هاشون به مرحله اجرا نرسونه و در مورد هر کار و برنامه و هدف من مانع تراشی نکنه و جلوی پرستش من یا جلوی گناه من یا جلوی زندگی و نفس کشیدنه منو نگیره این شمالی‌ها گاریچی چی میگن که همش با آتنا خوبن و هر کی از راه رسید باهاش دوست شد و با کمال بی شرمی‌و بی آبرویی و بی حیایی دست رو من بلند کرد بخوای علی قسم به تعداد ضربات و نیاتی که داشتید پس میزنم یعنی تلافی میکنم و علاوه بر اون تجاوز درست مثل شما.

ننه بابا نداری آتنا . ؟ جمعت کنن .؟

خبر رسیده که دانیال شیرازی زنگ زده به حامد صادقیان و کلی دری وری گفته در مورد من دیگه ... عه

من خطاب به دنی :‌‌‌ای بابا‌‌‌ای بابا زحمت کشتن ما هم که افتاد گردن شما .. مدیری جون کار داشتن ریش و چاقو رو دادن دست شما . گازوئیل یا زود ؟

اینایی که تا الان گفتم رو گفتن بگو تخیلیه نه راست یا درست یا حقیقت یا حجت یا علم یا واقعیت یا دنیای بی تقوا‌های سماعی یا عشق‌های هوس گونه یا تیم‌های کلاهبرداری و اخاذی یا گروهک‌های ترورک یا بازی‌های جنایی .

ولی مدرکی برای خوابهام ندارم شما کلاه خودتو قاضی مه می‌خواستیم مشغول لازمه مردم نشیم و دزدا رو لو بدیم همین و البته باید‌ی فکری هم برای شرورانه کرد که نمی‌دانم چجوری چه شری ست ؟ برم بینمشون یا بیام بگامشون یا به بقیه بگم ولی این معادله حل بشو نیست .

خواب‌هایم

حرصم ازین میگیره ک تو‌ی جامعه‌ی بی هدف و بی محاسبه قرارم دادن این یکی دیگه واقعیه بخدا.

بیخیال جهان سومه کون لقشون

آتنا با دکتر آزمندیان نقشه کشیدن مامانمو بکشن و بابامو داداشمو سر به نیست کنن اونم وقتی که من مسافرتم یا سر کلاسم برای اینکه خوشحال نشم و به مدیری نرسم پس برم مدیری رو بکشم ک اینطوری عاره آتنا ؟؟ آتنا کوچولو تو خیلی ذهن ثشنگب داری بوریدویی ِ من . نکنه خود قاقالی لی این نقشه رو کشیده (منظورش اینه که تورو اندازه شوشو بودن میخوام مدیری بهم شک نکن ) وای چه ذهن پیچیده‌‌‌ای داری تو باباجی . عاره دیوس باباجی من آدمای هرز گرفت برد تو بیابون به قصد کشت زد تا دیگه هرز هرزه‌‌‌ای نیاد سمتش تو هم هیچگاهی نمیتونی بخوری .باباجی گورتو کند همون روز ایکبیری

چرا گفت ترکا امکانات دارن ،؟ یت توکار فلان اینا ؟ داری به فرزاد علامت میدی منو بکنه سعید جون راسخ در علم با آتنا جون‌هااات و مادیری . اینم شد دانیال ؟ ریدم تو خودتونو و نقشه‌هاتونو آبروی نداشته تون کلاه بردارهای زناکار عوضی. نکنه اینجوری دارم علامت میدم ؟‌ها؟ آنقدر لبنگیر از من دکتر راسخی. عه اینو درست نوشت چه کیبورد قشنگی داره این سامسونگ آها اپل نگیرم .. عه تقی هم که اومد لب گرفت عه دوباره گرفت چه اتفاقی داره میوفته ؟

این آتنا هنوز از جنس مذکر سیر نشده همه رو تحت اختیار داره و کنترل میکنه و مدیری پشتیبانی میکنندو آیا این همون فساد کبیر است ؟ در ذهن من بله عه دوباره تقی از من لب گرفت چخبرته حشری مادر زنازاده . عه دوباره لب گرفت چرا دستمالی میکنی منو دکتر .. استاااااد عه چرا استادو نوشت استاندارد چرا دوباره تقی نژاد لب گرفت ؟ چخبره ؟ چرا منو محاصره کردین ؟ میخواین منو حامله کنین یعنی من آنقدر گاگول یا مثل جنده‌های شهرتون ببو گلابی عه تقی نژاد نقشش گرفت چی بود نقشش . زدن من وااای اینم تو از زیر نقشه‌های آتنا بود بابا این سرورتو پهن کن ببینیم چیه تووووش مدیریییییی . بخدا این حجم از ادب گایی بی سابقه رکورد گینس زدن از آن توست مرد

یا ، یا ، ، یا ، ^{، _،}

، ،

،
																				
،
																				
،
																				
،
																					،
																						،
																							

																							

																						
																					
																				

																			

دکتر احسانی دستتو از روی کندوی عسل بردار مرتیکه حریص . پیرمرد پفیوز کیر مدیری رو برات آوردم براتون آوردم عین سوسیس میمونه بزرگ هم هست بردارید نوش جان.

من پاره نشدم که شماها دکتر آزمندیانو بالا بکشید .گمشید

تو شوهر هیچ یک از صدیقی‌ها و دشتی‌ها و یزدی‌ها نخواهی شد این آرزوی شومو به گور میبری امام

مدیری و آتنا با هم مسابقه گذاشتن که خانوادتون بکش علی هم که میگه : بله درست است دکتر احسانی میگه تقی شعر میگه ما هم شریک. اینکه اینو بهتون بگم چه رلی زدن این دوتا(آتی و تقی ژ) : inside out البته قبلا با عروسک جدیدالورود قبلی بود اینبار با بعد از کچله که میشه دکتر تقی نژاد که‌ی وقت جندمون نره سمت دکتر علیرضا آزمندیان چون جنده‌ی کار بلدیه و اینکه کل جامعه باهاشون لینا ریدن تو حلق خودشون خبر ندارن. این وسط خدایا خودت به من خواهش میکنم یا رب العالمین منو از وسط این مرداب و فساد انگیز و شرور بکش یا ارحم الرحمین منو از فتنه نجات بده یا ارحم الراحمین من انتخاب بین بد و بدتر ندارم من انتخابم تویی یا الله عزیز و کریم بخشنده‌ی من.

احسانی کیرمم نیست

ببخشید خدا

داشتم با برنامه‌های مدیری چک میکردم اگه تو پرواز یا تصادف مردم چه بلایی سر جنازه میاد چون همش میترسم دکتر تقی نژاد که هی داره دستمالی میکنه دست بزنه به حتی جنازم یا حتی دکتر راسخی یا اون مرتیکه احسانی اینا خیلی بهم نگاه میکنن دارن جنازمو بهشون میفروشن کثافتی حروم زاده . و همه صندلی‌هارو ک نگاه میکردن دیدم برنامه‌ی مرگ من چیده شده و هنوز زنده ام این کله کیری خیلی فکر خطرناک تو سرشون کارشونو نخوردم‌هار شدن نهََََ غُلااام ؟

بچه‌های رهبر ریختن خونمون و دارن برنامه رو میسازن مدیری هم ک داره کارگردانی میکنه و اون آتنا هی میرقصه اینجا و اونجارو نشون میده و مردا لذت میبرن مدیری به خونه ما میگه خلا یا گرم دره یا توالت .. بنابرین هر خراب فاسدی رو میاره تو تیمش ینی هر معتادی رو . و در کنار همه‌ی اینها و اشتباهات دیوانه وار من که گاها تو خوابو بیداری برام پیش میاد چون در اثر ترور اونها اینجوری شدم تن ننه تو گور میلرزه . خدا یا خودت لعنتشون کن و حسابشون برس کثافتی آشغالو .

دانیال نظرتو بگو